درآمدی بر رویش ها، نیم ریزش ها و ریزش ها در صالحین
طلحه و زبیر، از مسلمانان زمان پیامبر بودند و در جنگ های پیامبر با بت پرست ها شرکت کرده بودند.
آنها خودشان را شیخ و رئیس سفید و بزرگ قبیله می دانستند. می گفتند ما کمتر از ابوبکر و عثمان نیستیم. ما هم لیاقت جانشینی پیامبر را داریم. اما این سه خلیفه مقام و منصبی به طلحه و زبیر نداده بودند.
این بود که طلحه و زبیر از حکومت خلفا ناراضی بودند. وقتی عثمان کشته شد و مردم دور حضرت علی علیه السلام جمع شدند، طلحه و زبیر فکر کردند اگر حضرت علی علیه السلام بر سر کار بیاید و جانشین پیامبر شود و حکومت را به دست بگیرد، حتماً مقامی هم به آن دو می دهد. به خاطر همین جزو اولین کسانی بودند که با حضرت علی علیه السلام بیعت کردند و با او عهد و پیمان بستند. اما حضرت علی علیه السلام که برایش تقوا و لیاقت آدم ها مهم بود، به این دو نفر پست و مقامی نداد. آنها چند روزی صبر کردند و دیدند، خبری نشد، به حضرت علی علیه السلام پیغام دادند که ما توقع داریم ولایت و حکومت کوفه و بصره را به ما بدهی، اما حضرت علی علیه السلام در جواب فرمودند: من هنوز در این باره تصمیمی نگرفته ام.
وقتی طلحه و زبیر دیدند که حضرت علی علیه السلام حکومت بصره و کوفه را به آنها نمی دهد، بنای مخالفت را گذاشتند.
آنها با هم نشستند و حرف زدند و نقشه کشیدند تا هرطور شده حکومت حضرت علی علیه السلام را سرنگون کنند.
طلحه و زبیر فکر کردند، در مدینه نمی توانند با حضرت علی علیه السلام مخالفت کنند.
این بود که بار سفر بستند و به بهانه حج به مکه رفتند. مکه از مدینه دور بود و آنها می توانستند نقشه خود را عملی کنند……
طلحه و زبیر بیعت با علی(ع) را شکستند و جنگ جمل را به راه انداختند و هر دو در این جنگ کشته شدند و حضرت این دو را نبخشید. علی(ع) وقتی چشمش به صورت بی جان زبیر افتاد، خطاب به جسد او فرمود: تو مدتی با پیامبر خدا مصاحب بودی و با او پیوند خویشاوندی داشتی ولی شیطان بر عقل تو مسلط شد و کار تو به این جا انجامید.
حضرت چون جسد طلحه را دید فرمود: برای تو سابقه هایی در اسلام بود که میتوانست تو را سود بخشد، ولی شیطان تو را گمراه کرد و لغزانید و به سوی آتش شتافتی. در این سخنان امام(ع) تسلط شیطان بر طلحه و زبیر را تصریح میفرماید، ولی از توبه یا بخشش آنان حرفی نمیزند.
***
توضیح عکس: عدم حضور برخی نوجوانان یک مسجد در حلقه های صالحین
***
گاهی در نظام تربیتی صالحین به مواردی بر میخوریم که متربی بر اثر عوامل محیطی ، خلقیات وراثتی یا خانوادگی یا حتی به دلیل عدم توجیه و حل شدن در حلقه تربیتی و کم کاری مربی، اهدافی را از ادامه کار با این نظام و تشکیلات برای خود انتخاب و پیگیری میکنند که گاهی سنخیتی با هدف اصلی خود این نظام که تربیت و تعالی نیروهای انقلابی و مومن و کادرسازی برای امام و ولایت است، ندارد؛ اهدافی همچون دنبال مقام و مسئولیت بودن و خودنمایی و امثال آن..
جدای از خارج شدن نسبی فرد متربی از فرآیند تربیت و هدایت در حلقه های صالحین، گاهی رویکرد پیش گرفته شده، مشکلاتی را هم برای خود فرد و گاهی برای مجموعه ایجاد می کند که از جمله آن، ایجاد تفرقه و جبهه گیری افراد و گروهها در مجموعه و مسجد و باندبازی و ایجاد تنش و گاها تلاش مغرضان و سودجویان حاضر برای ماهی گرفتن از آب گل آلود را میتوان نام برد..
جا دارد که فکر کنیم برای جلوگیری از این نیم ریزش ها و انحراف هدف ها و برای جلوگیری از مشکلات پس از آن.. که چگونه اعضا را در مسیر تربیت دینی با جذابیت صحیح و موثر نگه داریم و از آنها نیروهای موثر و انقلابی و مفید برای جامعه بسازیم..
منبع و اصل مطلب: http://www.salehinonline.ir/?p=9960